همیشه ...

ساخت وبلاگ

باید کسی باشد...

که معنی سه نقطه های انتهای جمله هایت را بفهمد...

همیشه ...

باید کسی باشد...

تابغض هایت را قبل از لرزیدن چانه ات بفهمد...

باید کسی باشد...

که وقتی صدایت لرزید...

که اگر سکوت کردی...

که اگر بهانه گیر شدی...

که اگر سردرد را بهانه اوردی برای رفتن و نبودن...

بفهمد که درد درای....

بفهمد که زندگی درد دارد...

بفهمد دلت برای چیزهای کوچک تنگ شده...

بفهمد دلت برای رفتن برای دویدن تنگ شده...

آری باید همیشه کسی باشد...

ولی...

ولی...

افسوس....

که نیست...

دراز میکشم
خیره میشوم به سقف
اشکهایم میچکند
سر میخورند و میروند به جایی که تو همیشه میبوسیدی …

نمی دانی چه دردی دارد وقتی حالم در واژه ها هم نمی گنجد !

اگر دری میان ما بود ، می کوفتم ..،

اگر میان ما دیواری بود ،بالا می رفتم ، پایین می آمدم ، فرو می ریختم !
اگر کوه بود ، دریا بود ، پا می گذاشتم بر نقشه ی جهان و نقشه ای دیگر می کشیدم !
اما میان ما هیچ نیست هیچ و تنها با هیچ هیچ کاری نمی شود کرد !

تنها یک حرف مرا آزار میدهد ، حتی یک کلمه هم نمیشود

تنها یک حرف مرا هر روز غمگین تر میکند …

همان یک “ن” که در ابتدای “بودنت” نشسته است


 راستی خدا
دلم هوای دیروز را کرده
هوای روزهای کودکی را
دلم میخواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم
آرزوهایم را به دستش بسپارم تا برای تو بیاورد
دلم میخواهد دفتر مشقم را باز کنم و دوباره تمرین کنم
الفبای زندگی را
میخواهم خط خطی کنم تمام آن روزهایی که دل شکستم و دلم را شکستند
دلم میخواهد این بار اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان
هر چه میخواهید بکشید
این بار تنها و تنها نردبانی بکشم به سوی تو
دلم میخواهد این بار اگر گلی را دیدم
آن را نچینم
دلم میخواهد …
می شود باز هم کودک شد؟؟
راستی خدا!
دلم فردا هوای امروز را می کند

عاشقانه...
ما را در سایت عاشقانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bashena23c بازدید : 102 تاريخ : يکشنبه 29 خرداد 1401 ساعت: 18:15